نامه عمر به يزدگرد سوم ساسانی و پاسخ يزدگرد به آن در ادامه...
برچسبها پارسه: نامه, عمر , پاسخ یزگرد سوم, ساسانی,
در ادامه جستار
نامه عمر به يزدگرد سوم ساسانی و پاسخ يزدگرد به آن در ادامه... برچسبها پارسه: نامه, عمر , پاسخ یزگرد سوم, ساسانی, در ادامه جستار بانوی شناگر ایرانی : این لباس مسخره را بدهید رضازاده بپوشد. الهام السعادات اصغری شناگری که رکوردش را به خاطر لباسش ثبت نمی کنند در پیام ویدیویش گفت : من تسلیم حرف زور نمی شوم. برچسبها پارسه: رکورد زنی, بانوی, شناگر, ایرانی,
تاثیر روزه گرفتن و روزه داری
روزه کمک شایانی به بهبود عوارض برخی بیماریها است، نظیر:
1. هنگامی که نارساییهای معده و روده، بیمار را دچار دل دردهای شدید میکند.
2. زمانی که براثر پرخوری و کم حرکتی، وزن بدن زیاد میشود.
3. در بیماران مبتلا به فشارخون.
4. در بیماری قند.
از مطالب یادشده درباره فایده بهداشتی درمانی روزه درمییابیم که امروزه در علم پزشکی به اثبات رسیده که عامل بسیاری از بیماریها زیادهروی در خوردن و آشامیدن و عدم رعایت بهداشت تغذیه است. مهمترین اثر روزه بعد تربیتی آن است. روزه روح آدمی را لطیف و اراده انسان را «قوی» و غرائز او را «تعدیل» میکند. از مرتاضان، که از خودداریهای مخصوص به تطهیر روح میپردازند، گرفته تا صوفیان، که چلهنشینند و امساک از اصول آنها است، و عارفان که میگویند: «اندرون از طعام خالیدار تا در او نور معرفت بینی.» همگی نقش محوری روزه در خودسازی و تهذیب نفس را باور دارند؛ زیرا روزه، تمرین مقاومت و آمادگی روحی در خودسازی است. ((دكتر عباس عظيمي متخصص بينايي و دانشيار دانشگاه علوم پزشكي در خصوص ماه رمضان و حفظ سلامت بينايي اعتقاد دارد: كساني كه چشمان نسبتاً ضعيف از نوع نزديك بيني پاتولوژيك يا بيماريزايي دارند و قدرت سيستم بينايي آنها به حدي است كه با برداشتن عينك قادر به ديدن نيستند، بر طبق فتاوي معتبر گرفتن روزه برايشان جايز نيست. یاری نامه : بیتوته
به نام آنکه در شأنش کتاب است / چراغ راه دینش آفتاب است
مهین دستور دربار خدایی / شرف بخش نژاد آریایی
دوتا گردیده چرخ پیر را پشت / پی پوزش به پیش نام زرتشت
به زیر سایهی نامش توانی / رسید از نو به دور باستانی
ز هاتف بشنود هر کس پیامش / چو عارف جان کند قربان نامش
شفق چون سر زند هر بامدادش / پی تعظیم خور، شادم به یادش
چو من گر دوست داری کشور خویش / ستایش بایدت پیغمبر خویش
به ایمانی ره بیگانه جویی / رها کن تا به کی بیآبرویی
به قرن بیست گر در بند آیی / همان به، دین بهدینان گرایی
به چشم عقل، آن دین را فروغ است / که خود بنیان کن دیو دروغ است
چو دین کردارش و گفتار و پندار / نکو شد، بهتر از یک دین پندار
درآتشکدهی دل بر تو باز است / درآ کاین خانه را سوز و گداز است
هر آن دل را نباشد شعله افروز / به حال ملک و ملت نیست دلسوز
در این کشور چه شد این شعله خاموش / فتادی دیگ ملیت هم از جوش
تو را این آتش اسباب نجات است / در این آتش نهان، آب حیات است
چنان یکسر سراپای مرا سوخت / که باید سوختن را از من آموخت
اگرچه از من بجز خاکستری نیست / برای گرمی یک قرن کافیست
چه اندر خاک خفتم زود یا دیر / توانی جست از آن خاکستر، اکسیر
به دنیا بس همین یک افتخارم / که یک ایرانی والاتبارم
به خون دل نیم زین زیست، شادم / که زرتشتی بود خون و نژادم
در دل باز چون گوش تو و راه / بود مسدود، باید قصه کوتاه
کنونت نیست چون گوش شنفتن / مرا هم گفتهها باید نهفتن
بسی اسرار در دل مانده مسرور / که بی تردید بایستی برم گوری
یاری نامه : دیوان عارف قزوینی- www.t-z-a.org
برچسبها پارسه: سروده, عارف قزوینی, زرتشت,
آنچنان به ایران علاقه مندم که حتی تمام بهشت را با یک وجب از خاک ایران عوض نمی کنم.« عارف قزوینی» نام اصلی : ابولقاسم عارف قزوینی / زادروز : 1259 خورشیدی / مرگ : 1 بهمن 1312 همدان / زمینه ی کار : شاعر / محل زندگی : تهران / هسرها : خوانم بالا/»
برچسبها پارسه: ایران, عارف قزوینی, , ![]() جشن خوام خواری
دی به مهر روز از تیرماه برابر با ۱۵ تیر در گاهشماری ایرانی و روز ۱۴ دی ماه که با فاصله شش ماه از یک دیگر هستند.
۴ روز در ماه در کیش زرتشت به نام بهمن گوش ماه رام خوردن گوشت ممنوع است. البته خود زرتشت به طور کامل گوشت خواری را ممنوع کرده بود ولی بعد از او قانون را تغییر دادند. «جشن خام خواری» یا به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، «عمس» یا «غفس» یا «خواره»، جشنی از جشن های سُغد باستان بوده و از مراسم این جشن، دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنی ها را می توان نام برد. در تقویم سُغدی برابر با پانزدهمین روز ِماه «بساکنج» است. در ادامه جستار... یاری نامه: پایگاه پژوهشی آریا بوم www.aariaboom.com برچسبها پارسه: جشن, خوام خواری, پانزدهم, آریا بوم, جشنهای ایرانی, در ادامه جستار « ایران بیش از سه ملیون کودکان کار دارد افتخاریست در نوع خودش! » طبق آماری که در سال 91 گرفته شد و به گفته ی یک استاد دانشگاه که بیش از 3 میلیون کودک بازمانده از تحصیل ایرانی وجود دارد گفت: کودکانی که امکان تحصیل نداشته باشند در جایی مشغول به کار هستتند و میتوان گفت ما 3 میلیون کودک کار داریم.! «این دسته گلها را باید تقدیم کرد به مسئولین زحمتکش و پر تلاشمان که در این 30 دهه ثمره ی کارهایشان را نشان می دهد که جای تقدیر دارد و یک گلی است در کنار گلهای دیگر در کارنامه درخشانشان » « کی می دونه چندتا از این سه میلیون کودک در آینده نزدیک چه کاره میشن اونوقت میگن چرا جرم و جنایت زیاد شده چرا فقر و فحشا!!*خیلی خوشبینانه هم فکر کنیم نیم میلیون نفر از این سه میلیون نفر دزدان و قاتلان آینده جامعه خواهند شد* خوب دوستان تا بزرگ شدن این سه میلیون نفر میشینیم و دستامون رو میزاریم روی هم تا ببینیم چه میشود بلکه روزی ...!! یاری نامه:خبرگزاری مشرق برچسبها پارسه: سه میلیون, کودک, کار, « دهم تیرماه جشن تیرگان » ![]() ابوریحان بیرونی در کتاب آثار الباقیه راجع به جشن تیرگان چنین میگوید :
هنگامی که افراسیاب پادشاه توران بر لشگر ایرانیان غلبه میکند ، منوچهر ( پادشاه ایران ) به جنگلهای مازندران پناه میبرد ، افراسیاب لشکر منوچهر را محاصره میکند و منوچهر به ناچار پیکی به نزد افراسیاب فرستاده و از او می خواهد که از کشور ایران به اندازه پرتاب یک تیر واگذارد و باقی را بگیرد ، افراسیاب با کمال میل این پیشنهاد را می پذیرد ، منوچهر فکر می کند که چه کسی را برای پرتاب تیر انتخاب کند تا اینکه یکی از فرشتگان خداوند به نام اسفندارمذ پیش منوچهر آمده و آرش را که مردی خدا پرست و دیندار بود و در یکی از غارهای کوه البرز مشغول عبادت بود نامزد اینکار می کند ، چنانکه در اوستا آمده است ، آرش را حاضر میکنند و منوچهر تیر و کمان را به او داده و می گوید تو باید به فرمان خداوند این تیر را پرتاب کنی و کشور ما را از چنگال اهریمن ( لشگر افراسیاب ) رها سازی ، آرش برهنه می شود و به بالای بلند ترین نقطه کوه رویان می رود و خطاب به مردم می گوید : ای مردم بدن من را ببینید که سالم است و در آن هیچ زخم و جراحتی وجود ندارد ، اما بدانید که هنگامی که من این تیر را رها کنم تکه تکه خواهم شد و خود را فدای شما خواهم کرد ، آرش کمان را می گیرد و با تمام نیرو آنرا می کشد بگونه ای که تمام رگهای بدنش بیرون می زنند و پاره پاره می شوند ، او تیر را رها می کند و خداوند به باد فرمان می دهد که تیرش را از کوه رویان بردارد و به شهر فرغانه ( شهری در خاور افغانستان کنونی که فاصله آن تا جای پرتاب تیر هزار فرسنگ بود ) ببرد ، تیر پس از چند روز حرکت در این شهر به درخت گردوئی برخورد می کند و این درخت گردو مرز بین ایران و توران می شود ، افراسیاب ناگزیر لشکر خود را از ایران بیرون می برد و ایرانیان آزاد میشوند .
این قضیه در روز سیزدهم تیر اتفاق افتاده بود و مردم این روز را جشن گرفتند و طی مراسمی آلات طبخ و تنورهای خود را ( که نشانه ای از دوران اسارت بود) شکستند و دیگی بزرگ فراهم کردند و هر کس هر چه که در خانه داشت از سبزی و نخود و حبوبات تا گوشت را در آن ریختند و آشی پختند و آنرا بین همه بخش کردند .
این جشن تا پیش از ظهور اسلام و حتی مدتی پس از آن در کشور ما بر پا می شد و طرفداران زیادی داشت ، اما پس از ظهور اسلام این جشن نیز به همراه دیگر آئین های زرتشتی منسوخ گردید و امروزه تنها در بین اقلیت زرتشتیان کشورمان این آئین برپا می شود .
*تصاویری از برگزاری این جشن در نقات مختلف کشور*
![]() ![]() ![]() ![]() یاری نامه (منبع) :http://daneshha.akairan.com - آثارالباقیه , ابوریحان بیرونی-به کوشش اکبر دانا سرشت هنر ایران در دوران پارت و ساسانی -تاریخ ماد , دیاکونوف , برگردان کریم کشاورز برچسبها پارسه: جشن های ایرانی, تیرگان,
![]()
« پاسخ جالب کوروش بزرگ بهنمایندگان یونانی»
پس از تسخیر سارد به دست پارسیان و سقوط کرزوس، شهرهای یونانی نشین ایونی و ائولی با دستپاچگی نمایندگانی به سارد و نزد کوروش فرستادند و پیشنهاد کردند که حاضرند با همان شرایطی که قیمومیت کرزوس را پذیرفته بودند، قیمومیت پارسیان را نیز بپذیرند. کوروش پس از اینکه به پیشنهادهای سفیران گوش فرا داد، قصه ای برای ایشان نقل کرد که هرودوت آن را به این قرار ثبت کرده است:
کوروش در پاسخ گفت:( نی زنی در کنار دریا محو تماشای ماهیانی بود که در آب شنا می کردند. به امید اینکه آنها را به بیرون آمدن از آب و به رقص و طرب وادارد به نی زدن می پردازد. چون امیدش نقش برآب می شود توری در آب می اندازد که تعداد زیادی ماهی در آن می افتند. وقتی تور را از آب بیرون می کشد، ماهیان در درون تور به جست و خیز در می آیند. نی زن خطاب به آنان می گوید: بس کنید! آن وقت که من نی می زدم نرقصیدید و حتی از آب هم بیرون نیامدید، حال دیگر رقص شما بی فایده است. به ادامه نوشتار بروید... بن مایع(منبع): http://parsiandej.ir برگرفته از کتاب کوروش بزرگ از آلبرشاندور
برچسبها پارسه: کوروش, حکایت, تسخیر, سارد, در ادامه جستار صحنه ای از تظاهرات کردهای سوریه که به آیین زرتشت و فرهنگ ملی خویش باور دارند هدف تمام فعالیتهای سیاسی و دینی باید خوشبختی جامعه و ایجاد صلح و امنیت باشد تنها دینی که می تواند این هدف را به ثمر برساند، رضایت مردم را جلب کند و از تنشهای اجتماعی پیش گیری کند آیین زرتشت است.
پیروی از اصول خردمندی ، آزاد اندیشی، گزینش بر اساس راستی و درستی، جدایی دین از دولت و سیاست و احترام به شخصیت انسانی از آموزشهای دین زرتشت است.
مبارزه با نادانی وتوجه به نیازمندی همنوعان از فرایض و دربایست های دینی است، آیین زرتشت تنها آیینی است که دارای یک پایگاه فکری و فلسفی است، فلسفه خرد گرایی که با پیشرفت دانش بشری هماهنگی دارد. هیچ دستور خرافی و غیر منطقی در آن دیده نمی شود. پذیرش آن تحمیلی نیست و باید از روی بررسی و مقایسه آن با سایر مکتبهای فلسفی و دینی، با میل و رضایت شخصی انتخاب شود. این آیین که باعث خوشبختی، صلح ، سازندگی همراه با شادی و امید واری است پایه اصلی فرهنگ ایرانی است، فرهنگی که طی هزاران سال توانسته است از میدان مبارزه با حوادث خرد کننده تاریخی و دشمنی های اهریمنی زنده و پیروز بدرآید.
فرهنگ ایرانی در قلب مردم و تیره هایی که روزی زیر یک پرچم زندگی می کردند هنوز و همیشه پایدار است، این همبستگی بدور از مرزهای سیاسی که غالبا مصنوعی و ساختگی است بزرگترین نیروی اجتماعی بر ضد آشفتگی ، حق کشی ، زور و تبعیض است . مردم کرد که پایه گذارامپراتوری با عظمت ماد و پارس بوده اند و سایر تیره های آریایی در آسیای مرکزی و از رود اندوس تا کرانه های مدیترانه زندگی می کنند، به این فرهنگ پربار باور دارند. بدون کشمکشهای سیاسی و بدور از توطئه ها و دسته بندی های حرفه ای باید مردمی که به این آیین تعلق دارند با همکاری و تشریک مساعی بتوانند در گسترش آموزشهای اخلاقی و فلسفی زرتشت در سطح وسیعتر کوشش کنند.
« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ» بن مایع (منبع): انجمن زرتشتیان ایران برچسبها پارسه: تصویر, تظاهرات, کردهای, سوریه, آیین زرتشت, فرهنگ ملی, , « تمدن مانا » « آذربایجان قبل از آریاییها»
پیش از تشکیل پادشاهی ماد در غرب و شمال غرب ایران حکومتهای محلی مختلفی در این منطقه شکل گرفت که مهمترین و در عین حال ناشناختهترین آنها پادشاهی مانا بود. این حکومت در هزاره اول ق م به مدت 300 سال به حیات فرهنگی سیاسی خود ادامه داد. به این تمدن نخستین بار در سال 834 ق م در کتیبههای آشوری اشاره شده است اما خیلی پیش از آن نیز وجود داشتند.
از خود ماناها منابع مکتوبی به دست نیامده است اما مدارک زبان شناسی استخراج شده از متون آشوری و اورارتویی نشان میدهد که ساکنان آن اقوام حوری زبان بودند. اسامی ثبت شده در متون اشاره شده مهمترین مدرک باقیمانده از این زبان است.
مانا دارای سیستم حکومتی پادشاهی بود که در آن فرزند پدر جانشین میشود. شاه به تنهایی کشور را اداره نمیکرد بلکه از حاکمان محلی، اعیان و بزرگان همکاری میجست. سرزمین مانا به ایالتهایی تقسیم میشد که تعداد اندکی از آنها وضعیتی نیمه مستقل داشتند. پایتخت در طول حیات شهر «زیرتو» یا «ایزیرتو» بود که در منطقه سقز یا بوکان بوده است. شهرهای مهم دیگر وجود داشتند که از آنها به عنوان شهرهای شاهی یاد میشود.
قلمرو مانا منابع آب و خاک مناسب و مراتع غنی و گستردهای داشت که شرایط خوبی برای رشد کشاورزی، دامداری و پرورش اسب به حساب میآمد. همین باعث شد که جامعهای مرفه و ثروتمند شکل بگیرد. مهارت ماناییها در پرورش اسب منبع درآمد مهمی برایشان فراهم ساخت. در کل گنجینههای ارزشمند به دست آمده از زیویه و حسنلو گواه این هستند که ماناییها نسبت به سایر اقوام منطقه از نظر موقعیت اقتصادی، برتری داشتند.
در کنار کشاورزی و دامداری، هنرمندان و صنعتگران چیره دستی در مانا زندگی میکردند که در سفالگری، فلزکاری، کنده کاری بر عاج، آجرهای لعابدار و غیره مهارت داشتند.
![]() * زندگی سیاسی مانا درقالب 4 دوره مورد مطالعه قرار میگیرد :
1ـ مانا در دوره «شلمناصر» سوم تا
«آددنیراری» سوم (783-858 ق م)
2ـ مانا در دوره گسترش نفوذ و قلمرو اورارتو (750-830 ق م)
3ـ مانا در دوره «تیگلت پیلسر» سوم و «سارگون» دوم (705-744 ق م)
4ـ مانا در دوره «سناخریب» و «اسرحدون» (669-704 ق م)
شلمناصر سوم در گزارش خود در 843 ق م نخستین بار به مانا اشاره میکند. گزارش لشکرکشی سال 829 ق م این پادشاه اطلاعات بیشتری از مانا میدهد: «در سال سی ام سلطنت به میانه شهرهای «اوالکی» مانایی نزدیک شدم. اوالکی از قدرت من ترسید و پایتخت خود، زیرت را ترک کرد و برای نجات جان خود به کوهها گریخت. او را دنبال کردم گاوها، گوسفندان و اموال او را غنیمت گرفتم. شهرهای او را ویران و غارت کردم و در آتش سوزاندم و از ماناش (مانا) خارج شدم.»
از 820 ق م تا اواسط سده 7 ق م اورارتو لشکرکشیهایی به قلمرو مانا کرد و مانا علی رغم شکستهای متعددی که داشت هرگز «انقیاد اورارتو» را نپذیرفت و استقلالش را از دست نداد. با روی کار آمدن تیگلت پیسر سوم، اورارتوییها شکست سختی از او خوردند و این پایان حملات آنها به مانا بود و با پشتیبانی آشور قلمروهای از دست رفته به مانا بازگشت.
بر اساس کتیبههای این پادشاه شخصی به نام «ایرنزو» در 737 ق م بر مانا حکومت میکرد. زمانی که تیگلت پیلسر سوم حدود 737 ق م به غرب ایران لشکرکشی کرد تنها ایالتی که علیه آن هیچ اقدامی نکرد مانا بود و این قدرتمندی ایرنزو و مانا را در آن زمان نشان میدهد.
پس از مرگ سارگون در 705 ق م قلمرو مانا در جهات مختلف گسترش یافت. در دوره «سناخریب» و «اسرحدون» تعدادی از مناطق مرزی آشور تحت تصرف ماناییها درآمد. اما در زمان آشور بانیپال دوباره به آشوریها بازگردانده شد. بر اساس سالنامه آشوربانیپال وی پس از 15 روز محاصره توانست این مناطق را دوباره به دست بیاورد. در پایان سلطنت آشوربانیپال، امپراطوری آشور وارد دوره ضعف و بحران درونی شد که در نهایت به سقوط انجامید.
در 616 ق م بابلیها آشوریان را در فرات میانی شکست دادند. نظامیان بابلی گروهی از ماناییها را که به کمک آشور آمده بودند دستگیر کرده و در کتیبه خود این را بیان کردند اما از تعداد و چگونگی کمک آنها اطلاعاتی در دست نیست. گمان میرود حضور آنها به صورت نظامیان مزدور یا ماناییهای در تبعید بوده زیرا اگر متحد آشوریان بودند نشانههایی از حملات مادها با قلمرو مانا دیده میشد.
زمان و چگونگی تسلط ماد بر مانا مشخص نیست. آخرین بار یک منبع عبری در 593 ق م به عنوان یک پادشاهی کوچک و به ظاهر تابع ماد اشاره میکند.
« ایالت های مانا»
سوریکش ـ این ایالت بر اساس متون آشوری از ایالات مرزی بود و با ایالتهای زموا، البریه و کرل مرز مشترک داشت. با توجه به جایابی صورت گرفته منطقه بانه را میتوان برای آن در نظر گرفت.
مسی ـ مسی از وسعت قابل توجهی برخوردار بوده است و با ایالات «پرسوا»، «گیزیل بوند» و ماد مرز مشترک داشت. بیجار، دیواندره و شاید تکاب را بتوان برای مسی جایابی کرد.
اوئیشدیش ـ منطقه وسیع و آبادی را شامل میشد و در همسایگی کوه بسیار بلندی به نام «آوائوش» و نیز پادشاهی اورارتو و ایالت «زیکیرتو» قرار داشت. آوائوش با کوه سهند و «اوئیشدیش» با شهرستان مراغه امروزی مطابقت دارد.
زیکیرتو ـ با اندیه، اوئیشدیش و سرزمین اورارتو مرز مشترک داشت. بهترین گزینه برای «جایابی زیکیرتو» منطقه میانه است.
اندیه ـ در متون آشوری اندیه همراه زیکیرتو ذکر شده و مناطق شرقی و شمال شرقی میانه به سوی منطقه تالش گزینه مناسبی برای اندیه است.
سوبی ـ در گزارش لشکرکشی هشتم سارگون و هنگام فتح قلعه «اوشکایا» از دشتی به نام سوبی نام برده شده که قلعه مذکور به آن اشراف داشته است. *به این ترتیب منطقه شمال شرقی دریاچه ارومیه به سوی تبریز با این دشت مطابقت دارد.*
![]() « محوطه های باستانشناسی مانا»
محوطه قلایچی ـ این محوطه در جوار روستایی به همین نام و در شمال شرق شهرستان بوکان است. این محوطه معرف یک طبقه استقرار مانایی ها در 600-800 ق م است. پس از کاوشهای غیر مجاز، در 1364 یک کاوش نجات بخش توسط «احسان یغمایی» انجام شد که در نتیجه آن بقایای معماری، یادبود نامه، آجرهای لعاب دار و اشیاء دیگری به دست آمد. در جریان کاوشهای بعدی یک مجموعه ساختمانی وسیع مشتمل بر دروازه ورودی، حیاطهای سنگ فرش، تالار ستون دار و تعدادی صفه در اطراف تالار کشف شد. مهمترین ویژگی معماری آنها تزئینات به صورت آجرهای لعابدار و منقوش با نگارههای هندسی، حیوانی، انسانی و اساطیری است.
در سنگنوشته مکشوفه به عبارت «خالدی زعتر» برمیخوریم که احتمالاً «زعتر» همان «زیرتور» است. این موضوع و غنای آثار به دست آمده این احتمال را به وجود میآورد که قلایچی همان «ایزرتو»، پایتخت مانا باشد.
زیویه ـ زیویه محوطه باستانی دیگر است که در جنوب شرقی شهرستان سقز قرار دارد. آثار مکشوفه بر فراز تپهای به بلندی 100 متر قرار گرفته است. در سال 1325 از این مکان گنجینه ارزشمندی از اشیای زرین، سیمین، عاج و سفال به دست آمد و راهی موزهها و مجموعههای خصوصی جهان شده است. همچنین تعدادی از آنها توسط موزه ایران باستان خریداری شد. پس از این تاریخ حفاریهای تجاری شروع و بخش وسیعی از سطح تپه تخریب شد.
به دنبال کاوشهای صورت گرفته بقایای دژی مربوط به ماناها به تاریخ 600-800 ق م به دست آمده که شامل تالار ستون دار، اتاقها، انبارها، راه پلههای ارتباطی و مجموعهای از قطعات سفال است. با توجه به این اشیا و شباهت اسمی، محوطه باستانی زیویه با «زیبیه» یا «اوزبیا» که در گزارشهای آشوری آمده مطابقت دارد.
گورستان کول تاریکه ـ این گورستان در نزدیکی روستای یوزباش کندی، در شمال شهرستان دیواندره واقع شده است. در نتیجه کاوشهای صورت گرفته شماری گور به دست آمد که در ساخت آنها از تخته سنگهای بزرگ و کوچک استفاده شده است. بیشتر گورها در بستر صخرهای تپه کنده شدهاند. در داخل گورها و در کنار اسکلتها اشیای تدفینی مختلفی چون سفالینهها، اشیای مفرغی، تزئینات شخصی، اشیای آهنی، مهرههای سنگی و اشیای استخوانی قرار داده شده است که روی آنها را با تخته سنگها میپوشاندند.
زندان سلیمان ـ این محوطه در نزدیکی شهرستان تکاب قرار دارد. حجم مخروطی تپه و حفرهای بزرگ در میانه آن که نتیجه چشمهای است که در گذشته میجوشیده و شرایط طبیعی نادری را فراهم کرده است. اوایل هزاره اول ق م اقوام مانایی پیرامون این دریاچه تأسیسات گسترده مذهبی ایجاد کردند. استقرار این منطقه با خشک شدن آب دریاچه به پایان رسید. پس از این تاریخ محوطه مدتی کوتاه به عنوان پناهگاه استفاده میشده که این کاربری هم در اواخر سده 7قم با حمله دشمن به پایان رسیده است.
تپه حسنلو ـ این محوطه در جوار روستایی به همین نام در نزدیکی شهرستان نقده واقع شده و معرف استقرار از دوره نوسنگی تا دوره اسلامی است. کاوشهای زیادی در این تپه انجام شده که مهمترین آنها توسط هیأت مشترک ایرانی ـ آمریکایی به سرپرستی «رابرت دایسون» صورت گرفت و آثار ارزشمندی از طبقات مختلف آن به دست آمد. بر اساس این آثار در 1450 ق م بر بالای تپه مجموعهای از بناهای مسکونی و عمومی ساخته شده بود.
از دلایل این پیشرفت سرزمین مانا، شرایط مساعد زیستمحیطی در حوضه جنوب و جنوب شرقی دریاچه ارومیه بود. آنها در فنون فلزگری، سفالگری و کندهکاری پیشرفت زیادی داشتند، در پرورش اسب نیز قومی زبانزد بودند و در کل پادشاهی مانا نسبت به سایر حکومتهای محلی از ساختار سیاسی فرهنگی و اقتصادی پیشرفتهتری برخوردار بود و نقش ویژهای در تحولات تمدنهای منطقه داشت.
بن مایع(منبع) :ایران بوم نویسنده سارا پورمظاهریammi.ir -پارسی فروم- برچسبها پارسه: تمدن مانا, مانناها, ایران بوم, پارسه, , «ششم(خرداد روز) جشن نیلوفر ایرانی خجسته باد» ششم تیرماه (خردادروز از تیرماه) به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه زمان جشن نیلوفر است. این منبع منحصربفرد بجز اشاره به زمان برگزاری جشن، شرحی در باره جزئیات و چگونگی و گستردگی این جشن نداده است. اما با توجه به شواهد دیگر به نظر میرسد که گل نیلوفر از نظر باورهای مردمی با خورشید و احیاناً با میترا/ مهر در پیوند بوده باشد. یکی از عوامل ایجاد چنین پیوندی به احتمال در این بوده که زمان شکوفایی سالانه گل نیلوفر (نیلوفر باغی) و نیز زمان شکوفایی روزانه آن با خورشید هماهنگ است. زمان گلدهی نیلوفر از اوایل تابستان آغاز میشود. یعنی زمانی که خورشید به بالاترین ارتفاع خود رسیده و روزها به بلندترین طول خود دست یافتهاند. زمان شکوفایی روزانه گل نیلوفر نیز همزمان با طلوع خورشید است و هر روز همراه با بردمیدن خورشید شکوفا میشود. این ویژگیها موجب شده بوده که نیلوفر و خورشید را از یک خاستگاه و در پیوند با یکدیگر به شمار آورند و گرامیداشت نیلوفر را گرامیداشت خورشید بدانند. بخصوص در زمانی که گاهشماری گاهانباری در ایران رواج داشته و آغاز تابستان آغاز سال نو به حساب میآمده است.مراسم جشن نیلوفر هر چند امروزه فراموش شده است اما در قالب جشنهای موسوم به « اول تووستونی/ اول تابستانی» در برخی از نواحی مرکزی ایران همچون فراهان و محلات و خمین زنده مانده است. جشن نیلوفر و جشن اول تابستانی ارتباطی با جشن تیرگان که در روز سیزدهم تیرماه برگزار میشده است، ندارند و از جشن های مستقل و کهن ایرانی هستند. *«خلف تبریزی» در برهان قاطع روز برگزاری این جشن را هفتم و یا هشتم امرداد ماه برمی شمارد ولی از روی نوشته ها برمی آید که ۵ روز پیش از گاهان بار دوم، یا جشن نیمه ی تابستانی ایرانی و ۷ روز پیش از تیر روز و جشن تیرگان برگزار می شده است.
در لغتننامه ی دهخدا نیز با اشاره به برهان قاطع آمده است که: در این روز هر که حاجتی از پادشاه خواستی البته روا شدی.*
بن مایع(منبع):پژوهش های ایرانی نوشتههای رضا مرادی غیاث آبادی- نشریه نیلوفر ایرانی www.7poa.com هفت کشور-گاهشماری باستانی ایرانی « جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ »
برچسبها پارسه: جشن, تصویر, نیلوفر, ایرانی, تیرماه, گاهشماری, باستانی ایرانی, هفت کشور, پارسه,
«به یاری اهورا مزدا جشن آب پاشون دیگری در راه است»
یکم تیر ؛ آغاز سال نو گاهنباری گرامی باد
در آغاز تابستان خورشید از بالاترین جایگاه طلوع خود در افق شمال خاوری برمیدمد و در بالاترین جایگاه غروبگاهی خود در افق شمال باختری فرو میرود. حرکت روزانه خورشید در آسمان نیز در این هنگام به بالاترین خط سیر خود باز میرسد که بیش از دیگر روزهای سال به قطب آسمانی نزدیک شده و در نتیجه بلندترین روز سال و کوتاهترین شب سال را پدید میآورد. در این روز و در لحظه ظهر خورشیدی، زاویه میان خورشید و افق جنوبی بیشتر از هر روز دیگر است و آفتاب در این روز به کمال و اوج سالیانه خود دست مییابد.
این هنگام برای مردمان باستان که دلبستگی فراوانی به پدیدههای کیهانی داشته و چنین پدیدههایی را در زندگی روزمره، آیینها و باورداشتهای خود دخالت میدادهاند؛ اهمیت بسیاری داشته است و آیینها و جشنهای پرشماری را در این هنگام برپا میداشتهاند. هر چند که امروزه بسیاری از این سنتهای کهن به فراموشی سپرده شده است؛ اما برخی از آنها علاوه بر ثبت در تاریخنامهها و دیگر منابع مکتوب، تا به امروز نیز در میان مردمان بازماندهاند که به برخی از آنها اشاره میشود.
نام ماه خرداد (در اوستایی «هَـئوروَتات») به معنای رسایی و کمال و پُـرّگی که در «گاتها»ی زرتشت نیز بکار رفته است، به احتمال از همین پدیده برگرفته شده است، چرا که خورشید در پایان این ماه به کمال و اوج خود میرسد و مسیرش طولانیتر و پایگاهش فرازمندتر میشود. دیگر اینکه، آغاز تابستان در گاهشماری گاهنباری (کهنترین گاهشماری شناختهشده ایرانی)، آغاز سال نو نیز بوده است که این شیوه آغاز سال هنوز تا اندازهای در گاهشماری طبری/ تبری بازمانده است. در گاهشماری گاهنباری، طول سال به چهار فصل و چهار نیمفصل بخش می شده است که همچنان در تقویم زراعی روستاییان و کشاورزان ایرانی برقرار و متداول است.
برخی از بازماندهای آیینهای آغاز تابستان که ظاهراً بسیار فراوان بودهاند، عبارت است از جشنهای «آب پاشونک» یا «اول تووستونی (تابستانی)» که در فراهان، اراک، محلات و بسیاری از نواحی دیگر ایران همراه با گردهمایی و مراسم آبپاشی در صحرا برگزار میشود.
برخی از بازماندهای آیینهای آغاز تابستان که ظاهراً بسیار فراوان بودهاند، عبارت است از جشنهای «آب پاشونک» یا «اول تووستونی (تابستانی)» که در فراهان، اراک، محلات و بسیاری از نواحی دیگر ایران همراه با گردهمایی و مراسم آبپاشی در صحرا برگزار میشود.دوم، جشن ناشناخته و فراموششدهای به نام «جشن نیلوفر» در ششم تیرماه که ابوریحان بیرونی در کتاب گرانقدر آثارالباقیه از آن یاد کرده و ممکن است با شکوفا شدن گلهای نیلوفر در آغاز تابستان در پیوند باشد. سوم، آیین «پُـرسه» زرتشتیان در نخستین روز تیرماه که ظاهراً بازمانده آیین گرامیداشت درگذشتگان در آغاز سال نوی گاهنباری است. چهارم، جشن «عیدماه» در میان مردمان سوادکوه و برخی از دیگر نواحی کوهستانی مازندران در بیست و نهم خردادماه که با آتشافروزی بر بلندیها و سرود و شادی برگزار میشود. پنجم، آیین «گوجه عروس» یا «گل عروس» در خراسان و افغانستان باختری و اهدای میوههای نورسیده، آرد و نبات به نوعروسان.
بن مایع(منبع) : جشنهای ایران باستان-بیتوته www.beytoote.com -اوست
« جاوید ایران و ایرانی جاویدان کوروش بزرگ»
برچسبها پارسه: تصویر-جشن, آب پاشونک, جشن, آغاز تابستان, اوستا, پارسه, |
|